آيا تا به حال ، نامي به گستردگي «گوگل» وجود داشته است؟ پديدهاي كه تا شش سال پيش، موجوديت خارجي نداشت ، اما هماكنون بخشي از ادبيات جهاني را به خود اختصاص داده است. همان گونه که عباراتی چون «من آن را گوگل كردم» يا «من اين را گوگل كردم» يا «تو را گوگل كردم» به كار ميرود. عبارت to Google به معنی بکارگیری جستجوی گوگل در اینترنت است. پروژه ایی که نخست در حد پروژه مدرسه ایی مطرح بود هم اکنون ثروتش به اندازه شرکت های جنرال موتورز و فورد رسیده است.اين واقعيت سهمی را نشان ميدهد كه از زمان عرضه آن در بورس در ماه آگوست گذشته، دو برابر افزايش قيمت داشته است. «سرجي برين»، بنيانگذار شركت «گوگل»، يك كره الكترونيكي به ما نشان داد كه نمايش دهنده نقاط اوج جستجوهاي انجامشده در جهان بود كه در هر لحظه صورت گرفته بود. دويست ميليون بار در روز، افراد در هر نقطه از جهان، از «گوگل» براي جستجو در اينترنت استفاده ميكنند، نظير يافتن دوست قديمي، دوستي جديد، وسيلهاي جديد يا يك ماشين دستدوم؛ برخي جستجوها جدي هستند و برخي سطحي و جزيي هستند. با نگاهي به ادارات و شعبات گسترده «گوگل» ، در حال حاضر تصور اين مطلب را دشوار ميسازد كه شركت بنيانگذاريشده چند سال پيش، هماني است كه اساس آن، تنها توسط «برين» روسيتبار و «لاري پيج» ريخته شده بود و اينكه در يك گاراژ تغييرشكل يافته كار ميكردند. برین به خاطر می آورد که میز اتاق هیئت مدیره، میز پینگ پنگ آنها هم محسوب می شد و با این حال دارای شبکه ای بود و همه چیز هم داشت.
همانند اوائل کار؛ که آنها خود را دانشجویان ژولیده می نامیدند؛ هنوز بسياري از كاركنان «گوگل»، به دانشجويان نامرتب و ژوليده ميمانند و مجموعه دروني «گوگل»، بيشتر شبيه به خوابگاه دانشجويي است تا مجموعه اداري يك شركت، به گونه ایی که در ان دوچرخه ها در راهروها قرار داشته و سگ ها نیز جایشان زیر میز کار است و جو و روحیه بازی در ان به چشم می خورد. علاوه بر بازی پینگ پنگ مسابقه واليبال نيز هر روز ظهر برگزار ميشود. «برين» اينچنين شرح ميدهد: اينجا همان مكاني است كه ما بيشتر وقت خود را در آن ميگذرانيم پس براي داشتن يك زندگي مطلوب، باید رويه مطلوبي نيز براي زندگي كاري خود داشته باشيم؛ اين براي ما، چنين معني ميدهد كه در آن ورزش و هر چيز ديگري را بگنجانيم. مثلا گردش اسكي ما در جاي خودش ثابت است. ما براي ورزش اسكي، يك مرخصي و تعطيلي قرار داده ایم که شامل همه کارکنان شرکت می شود که تقریبا تعداد آنها به 3000 نفر می رسد. فکر می کنم اين تعداد نفرات براي اشغال كوه كافي باشد. «گوگل» اين روزها از عهده بسياري از كارها برميآيد، به همين خاطر كارمندانش هم از حق انتخاب زيادي برخوردارند. هنگامي كه سهام اين شركت به صورت عمومي درآمد، 1000 نفر از كارمندان «گوگل» ميليونر شدند، به گونهاي كه «برين» 31 ساله و «پيج» 32 ساله به نحو قابل توجهي، هر كدام داراي ثروتي 6 ميليارد دلاري شدند. اما آنان هر كاري از دستشان برميآيد، انجام ميدهند تا پول مايه آشفتگي و دل مشغوليشان نشود. «برين» در زمان شهرتش، به كارهاي روزمره شركت همانگونه ميپردازد كه پيش از اين رسيدگي ميكرده است. وي ميگويد: هر كس بر پروژه خودش متمركز است.
وقتي گزارشگر از يكي از مهندسان اين شركت ميپرسد كه پيش از اين چه نقشهاي در سر داشته است، اين مهندس گفت كه تصميم گرفتم، تمام جورابهاي خودم را دور انداخته و جورابهايي نو بخرم كه همه لباسهايم با هم جور درآيند. اين در حالي است كه شايد اين فكر در ميان تمامي كارمندان وجود داشته باشد. در هر حال اين تنها مورد ولخرجي است كه در اين مجموعه ميتوان ديد. «برين» ميگويد كه هنوز سوار ماشين كوچك ژاپني خود ميشود و اگر كسي در «گوگل» سوار ماشين فراري يا پورشه شود، احتمالا از شركت بيرون انداخته ميشود. اين حرف را «جان باتل»، موجر و پيمانكار شركتهاي «سيليكون ولي» می زند که به مدت 20 سال کار شرکت های اینچنینی را دنبال می کرده است. او ميگويد: تصورات زیادی در مورد رمز موفقيت «گوگل» وجود دارد كه همه آنها به مسئله خلاقيت و ابتكار، اينترنت، اعتماد و اطمينان كاركنان برميگردد و اينكه به فروش سهام خود يا به ثروتمند شدن سريعشان نميانديشند. در اين شركت، فرهنگ خاصي حاكم است، مثلا اگر كسي بخواهد يك اتومبيل كروكي مرسدس بنز نو بخرد و با صداي استريويي رانندگي كرده و چند روز كاري را به خاطر پولدار شدن تعطيل كند، رفتار قابل قبولي در «گوگل» به شمار نميآيد. او ميگويد: به من اعتماد كنيد، اگرچه در سر هر كدام از آنها انديشه خريد يك اتومبيل كروكي مرسدس می گذرد، بله اما همیشه با آن مقابله می کند. همچنان كه اين شركت در كار خود پيشرفت ميكند، كارمندان آن نیز به خاطر پول، دچار آشفتگي و حواس پرتي نميشوند. در جريان عرضه سهام «گوگل»، نزديك بود اين شركت از هم گسسته شود كه بيشتر به دليل ارائه محصولات جديد در هر هفته بوده است! از آن جمله دسكتاپ اختصاصي «گوگل»، قفل جديد و برنامه جستجوي ميليونها كتاب از طریق اینترنت می باشد. «مریسا مایزر» ؛ مدیر گوگل به ما نشان داد که چگونه می توان هر عکس هوایی را با هر آدرسی پیدا کرد. مردم هميشه از ما ميپرسند كه «گوگل» چگونه پولدار ميشود. «مايرز» در حالي كه از طريق «گوگل» به جستجوي كلمه «گلها» ميپردازد، به ما نشان ميدهد، چطور در سمت چپ صفحه نمايش «گوگل»، 10 سايت مربوط به گلها ظاهر ميشود. در سمت راست صفحه، مواردي است كه «گوگل» آنها را لينكهاي پشتيبان، ميخواند. (دراین مورد مقالات دیگری هم در سایت میکرو رایانه وجود دارد، به فهرست مقالات رجوع کنید) او ميگويد: اينها همان موارد پولسازي است كه برخي مردم خواهان شناختن آنها هستند. وقتي يك نفر بر يكي از لينكهاي پشتيبانيافته كليك ميكند، از سوي آن شركت براي «گوگل» پول واريز ميشود. اين ايده يك تحول است؛ از يك سو، ارائه تبليغ به مخاطب وجود دارد و از سوي ديگر، شخصي نیز هست كه خواهان فروش آن چيزي است كه مخاطبش ميخواهد. براي هر كليك، 5 تا 10 سنت در نظر گرفته شده است كه تقريبا هر كس از عهده آن برميآيد.
«اريك اشميت» 49 ساله كه در سال 2001 استخدام شد و به عنوان رئيس هيأت مديره گمارده شد، ميگويد كه قدرت بالقوه تبليغكنندگان تقريبا نامحدود است. مدارك زيادي وجود دارد كه شركتهايي كه عضو «گوگل» هستند، از نوعي قدرت تجاري جديد نسبت به شركتهاي بسيار كوچك برخوردار ميشوند كه در آن زمينه مناسب، مردم همديگر را پيدا ميكنند. اما فرق آن با گذشته اين است كه از مكانيزمهاي سنتي تبليغات مثل تلويزيون يا راديو استفاده نميشود. يك مثال، يكي از دوستانم به نام پيتر، كارت اعتباري خود را وارد كرد و 50 دلار براي يك لينك پشتيبانيافته، واريز كرد و براي نوع خاصي از قاليچه كه همسرش آن را ميبافد، آگهي داد. من به او گفتم كه حتما با من تماس بگيرد و از آخرين خبر مرا مطلع سازد. پيتر هم مرا باخبر كرد و گفت: من و همسرم بسيار به وجد آمديم كه با 50 دلار، اين همه مشتري به دست آورديم. من هم گفتم كه بسيار خوب است، چقدر عايدتان شد؟ او گفت 100 دلار و من هم به آنها گفتم كه چه درآمد عجيب و شگفتانگيزي! دوست من پيتر، تنها با يك مشكل مواجه بود و آن اين بود كه همسرش تنها ميتوانست سالي يك قاليچه ببافد. اما ميليونها نفر مثل پيتر وجود دارند و ميلياردها نفر نيز از نظر سرمايه و درآمد در دنيا يافت ميشوند، «بيل گيتس»، مؤسس «مايكروسافت» تأييد ميكند: «گوگل» تلنگري براي ما در موضوع جستجوي اينترنتي بود. البته گيتس اين وضع را نميپسندد. بنابراين نسخه اصلي يك موتور جستجوي مايكروسافت را عرضه كرده است. «اشميت» ميگويد، «گوگل» هيچ احساس فشاري بر خود نميكند. به عقيده او، كاملا امكان آن وجود دارد كه رقباي فعلي بتوانند حداقل براي چند سالي به خوبي با يكديگر رقابت نموده و همزيستي داشته باشند.
استراتژي «گوگل» آن است كه تهديدات را از سوي «گيتس» حقير و ناچيز شمارد، اما به معناي اين نيست كه «گوگل» قصد عقب نشيني داشته باشد. محصول جديد شركت، يك قطعه نرمافزاري با عنوان دسكتاپ «گوگل»، تمامي فايلها را در كامپيوتر شما سازماندهي ميكند كه اين يكي از كارهايي است كه برنامه ويندوز مايكروسافت هماكنون آن را انجام ميدهد. بر پايه گفته ماتل، دسكتاپ «گوگل»، نوعي مبارزهطلبي مستقيم در برابر مايكروسافت است. هيچ جاي سؤالي هم در مورد آن نيست. «گوگل» دارد به دنبال مايكروسافت حركت ميكند، اما آنها هرگز نميگويند كه دارند چنين كاري را انجام ميدهند، زيرا نميخواهند ديگران آنها را «مقلد» بخوانند؛ بلكه ميخواهند مستقل عمل كنند و بنابراين جنگ آغاز شده است؛ با گوگلي كه سربازانش سريعتر از سربازان مايكروسافت، نوآوري و ابتكار به خرج ميدهند. «اشميت» ميگويد: همه تصور ميكنند كه ما مشغول رقابت در جنگ قبلي خود هستيم، در حالي كه حقيقت امر آن است كه قصد داريم چيزهاي جديد اختراع كنيم. اين روش كار «گوگل» است. هر ايدهاي كه من درباره به وجود آوردن يك محصول جديد دارم، از ايدههايي ناشي ميشود كه در گذشته داشتم. اما اين نبوع «گوگل» در ابتدا از كجا ناشي شده است و «گوگل» به كجا ميرود ؟
-
- تعداد بازدید: 1809
- تاریخ انتشار: چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 23:25